و شاید خودتان هم چنین اىمیل هایى را فرستادهاید. تامل درباره این پدیده بیانگر نوعى بىتوجهى به افرادى است که با آنها از طریق ایمیل ارتباط برقرار میکنیم؛ به این معنا که در ارتباط اینترنتى برخلاف ارتباط مستقیم و غیرمجازى نیاز به ابراز خودکار توجه و احترام به عنوان پیششرط ارتباط وجود ندارد و احتمالاً بسیارى از افرادى که اىمیل هاى تند و توهین آمیز براى افراد ناآشنا مىفرستند، غیرممکن است در یک ارتباط با یک فرد غریبه به صورت رو در رو چنین سخنانى را اظهار کنند.
تا حدى این تفاوت را مىتوان بر مبناى خصوصیات واضح اىمیل توضیح داد:
اول آنکه: اىمیل معمولاً به طور خودانگیخته و فورى نوشته مىشود و بنابراین احتمال بسیارى وجود دارد چیزهایى با عجله در یک اىمیل نوشته شود که اگر فرد زمانى را صرف تامل میکرد، اصلا آنها را بیان نمىکرد.
دوم آنکه: اینترنت تسهیلکننده نوعی ارتباط تقریباً گمنام است. بنابراین ما در زندگىهاى مجازىمان بر روى اینترنت با احتمال بیشترى ممکن است با افرادى ارتباط برقرار کنیم که هرگز ملاقاتشان نکردهایم و قرار هم نیست ملاقاتشان کنیم و آنها هم چیزى درباره ما نمىدانند.
در چنین وضعیتى احتمال بیشترى وجود دارد که ما با این افراد به طریقى رفتار کنیم که گویى آنها سوژه هاى کاملاً انسانى نیستند.
سوم آنکه: ارتباط از طریق اینترنت همراه با فاصلهاى جغرافیایى است که بسیارى از موانع را که براى ابراز رفتار پرخاشگرانه در دنیاى واقعى و غیرمجازى وجود دارد، برطرف مىکند.
دست کم به خاطر فرستادن اىمیلى توهینآمیز مشتى حواله صورت شما نمىشود، در حالى که در ارتباطى رو در رو چنین واکنشى به ناسزاگویى بسیار محتمل است.
گرچه همه این عوامل مهم هستند، اما تنها بخشى از ماجرا را بیان مىکنند. امرى که به همان اندازه مهم این است که قواعدى که ما براى استفاده از اىمیل آموختهایم، بسیار سردستىتر از سایر اشکال ارتباط نوشتارى است. براى مثال بسیارى از افراد هنگام نوشتن اىمیل به قواعد نامه نویسى مانند اداى احترام آغازنامه، استفاده از حروف بزرگ، جملات کامل، عبارت تعارفآمیز انتهاى نامه و مانند آن و حتى گاهى املاى صحیح کلمات فکر نمىکنند.
امتیاز این غیررسمى بودن در مرتبه اول افزایش سرعت است؛ اما این امتیاز در اغلب موارد به قیمت بىتوجهى به شخصى که اىمیل را مىخواند، تمام مىشود.
قواعد استفاده از اىمیل براساس این فرض هستند که در ارتباط بیش از همه محتواى پیام است که اهمیت دارد و نه برداشتها و احساسات شخصى که پیام را دریافت مىکند.
این نحوه ارتباط بسیار متفاوت از نوشتن نامه معمولی است که در آن بسیارى قواعد سبکى سنتى، که برخى از آنها هنوز هم رایجند، دقیقاً براى برقرارى ارتباطى محترمانه، گرچه کلیشهاى، با دریافتکننده نامه به کار مىروند، مثلاً عدم ابراز احترام در ابتداى یک نامه کاغذى در بسیارى اوقات علامتى از بىاحترامى شمرده مىشود.
ادعاى من این نیست که افرادى که با یکدیگر اىمیل مبادله مىکنند براى همه احترامى قائل نیستند، مسلماً در بسیارى موارد این گونه است.
مسئله اصلى این است که ضرورتى براى نشان دادن چنین توجه و احترامى احساس نمىشود. در بسیارى از اىمیل هاى کوتاه و سطحى که افراد روزانه براى یکدیگر مىفرستند چنین توجهى دیده نمىشود؛ و در نتیجه گرایشى به بىتوجهى به اینکه اىمیل ها چه اثرى بر گیرنده دارد - هنگامى که محتواى پیام چنین توجهى را ایجاب مىکند (مثلاً هنگامى که اى میلى توهین آمیز فرستاده مى شود) - وجود دارد.
به عبارت دیگر غیررسمى بودن و سرعت ارتباط از راه اىمیل در شرایطى معین ضرورت مسلم اخلاقى رفتار با افرادى را که با آنها ارتباط برقرار مىکنیم، به عنوان سوژههاى کامل انسانى بر هم مىزند.
- جرمى استنگروم دبیر بخش رسانه در Philosopher’s Magazine و یکى از ویراستاران کتاب «آنچه فیلسوفان به آن مى اندیشند» (انتشارات Continum )است.
Philosopher’s Magazine